راه نو

۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

نخبگان چه چیزی را باید بگویند؟

در جلسه دیدار خبرگان رهبری با رهبر، ایشان اعلام کردند که نخبگان و بزرگان باید حرف هایی را بگویند. منتها سوال این است که کدام بزرگان باید چه چیزی را بگویند؟ فرض کنیم که بزرگان جناح حامی احمدی نژاد قرار است حرف هایی را بزنند، اما آن ها چه چیزی را باید بگویند. آن ها که در این مدت 100 روزه هر آن چه خواسته اند به زبان آورده اند و رسانه غیرملی نیز تا جایی که توانسته است، از آن ها حمایت کرده است و اخبار مربوط به آن ها را پوشش داده است. حجم گفته های بزرگان جناح حامی در این مدت آن قدر بوده است که شاید به نوعی باید گفت که بهتر است درخواست از آن ها این باشد که چیزی را نگویند. هنوز گفته های فرمانده سپاه که علیه سران اصلاحات سخن گفت یا احمدی نژاد که طرفداران رقیب را خس و خاشاک نامید در این مدت فراموش نشده است. پس گزینه سخن گفتن جناحی که رهبر نیز حامی آن است منتفی است.
حال فرض دوم را در نظر بگیریم که نخبگان اصلاحات باید حرف هایی را بزنند، و محتوای حرف های آن ها چه باید باشد که رهبر هم از آن ها راضی باشد. در این مدت صد روز که طرفداران اصلاحات در معرض سخت ترین حملات بوده اند و به دلیل نداشتن رسانه و حملات رقیب بیشتر مجبور بوده اند تا از خود دفاع کنند. حتی این دفاع ها و گفته ها نیز از سوی رقیب تحمل نشده است و کار تا جایی پیش رفته است که حتی شورای عالی امنیت ملی، ابلاغ کرد که روزنامه ها مجاز به پوشش اخبار مربوط به موسوی و کروبی نیستند. پس با این تفاسیر، اگر قرار بوده که آن ها حرفی را هم بزنند با بیشترین سانسور و حمله مواجه هستند، پس آن ها چه چیزی را باید بگویند؟ یا به عبارتی آن ها تا به حال چه چیزی را باید می گفتند که ابراز نکرده اند و حالا از آن ها انتظار می رود که سخن بگویند؟
مهم ترین موضوعی که تا به حال سران اصلاحات از آن ها انتظار می رفته و نگفته اند شاید این مورد بوده است که آن ها هنوز احمدی نژاد را به عنوان رییس جمهور منتخب مردم به رسمیت نشناخته اند و مسوولان امر بر این پندارند که اگر این ریاست جمهوری پذیرفته می شد، مشکلات پس از انتخابات کمتر می شد و اعتراضات به این شکل پدیدار نمی شد.
اما به فرض اگر موسوی و کروبی نتیجه انتخابات را بپذیرند مانند آن چه رضایی انجام داد، آیا باز هم تنش ها کمتر خواهد شد؟ یا با این حجم از تخریب که علیه این افراد و هوادارانشان در این مدت انجام شده است آیا این انتظار به جایی است؟ اگر خود را به جای موسوی و کروبی بگذاریم باید ببینیم که در ازای این پذیرش چه چیزهایی را به دست می آورند. با پذیرش نتیجه اعلام شده انتخابات، این دو خواهند توانست رضایت رهبر را به دست آورند و در مقابل:

- حداقل 14 میلیون هوادار دارند که آن ها را به خیانت متهم خواهند کرد،

- حداقل خون 70 نفر ریخته شده است،

- صدا و سیما از این پس ان ها را متهم خواهند کرد که به دلیل هیچ و پوچ به این بحران دامن زده اند و احتمالا به همین دلیل کیفر خواستی علیه آن ها تنظیم خواهد شد،

- تعداد زیادی از سران اصلاحات در زندان هستند، و تحت فشار مجبور به اعتراف در دادگاه شده اند که در جدید تفسیر علیه خودشان قابل استناد است و حداقل مجازات چند سال زندان در انتظار آنان است

- و ...

در یک جمع بندی کلی چنین می توان نتیجه گرفت که آنچه نخبگان باید بگویند آنهم نخبگان اصلاح طلب اذعان به رسمیت شناختن احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور است و منتظر عقوبت بقیه کارهای خود نیز باشند و به عبارت دیگر در این سخنان از آن ها خواسته شده است که خود را در برابر خواست رهبری تسلیم کنند.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی